خداییش دلت اومد؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دلم خیلی گرفته رنجیدم از دست کسی که تموم عمرم بود نمیدونم چرا ولی بهونه هم خوب چیزیه هااااااااااااااااا خداییش اگه ما آدما بهونه نداشتیم چیکار میکردیم---------

روزها مون شده بهونه آوردن واسه کارای نیمه تموممون واسه قولایی که دادیمو بهش عمل نکردیم  چرا اینقدر بی فکریم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟روی حرفم به اون آدمایی هست که نمیفهمند دارن با زندگی مردم چیکار میکننه نمیدونن یکی تو دنیا بیشتر از خودشون دوسشون داره نمیدونن ونمیخوان که بدونن اصلا کاراشون از روی ندونستنه ای آقا یا خانومی که دل میشکونی دلت میاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شده به اون نگاهاش فکر کنی و دیوونه بشی؟؟؟؟؟؟؟شده تا آخر زندگیتو با اون نقشه کشیده باشی ولی حالا مجبوری نقشتو عوض کنی و بکنیش تنهااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.......تنهایی سخته امیدوارم تنها نمونید زندگی رو دست کم نگیرید گاهی وقتا کسایی تو زندگیتون میانو میرن تا اون زندگی برات مثله زهر مار میشه دوست داری از این زندگی راحت شی ولی نمیدونی یعنی میدونی یادت نیست که یکی اون بالا حواسش بهت هست و زندگیت از اون اول تا اون آخر دست اونه نصیحت کردنو بلد نیستم کلا آدمیم که نصیحت شنیدنم آزارم میده ولی اینو به عنوان خواهر کوچیکتون ازم قبول کنید تو این دنیا به هیچکس دل نبندید میدونم عشق زمینی باعث میشه تا به عشق آسمونی برسید ولی آخه انصافه تموم دنیات مال اون بشه وهر وقت دلش خواست دنیاتو له کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تازه تنها بهونشم اینه که عشق یه طرفه نمیشه............................................................خدایا آدما خیلی بدن ....................روی صحبتم با اونیه که داره اینو میخونه وککشم نمیگزه که چرا تهمت میزنه --------راستی دوست داشتن چطوری ثابت میشه؟؟؟؟؟؟؟؟یعنی چطور میتونی ثابت کنی کسی رو دوست داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دروغ

خیلی چیزا رو نمیشه گفت ولی خیلی چیزا رو هم که میشه گفت رو نمیگیم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مثلا به هم دروغ میگیم بخاطر اینکه از دست هم نرنجیم ولی خدا نکنه که طرف بفهمه دروغ گفتی اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووف اونوقته که رنجیدن که سهله هزارتا بهونه میاره  که تو مورد اعتماد نیستی------ دیگه نمی تونی جمعش کنی حالا هی بهش میگی بخاطر تو این کارو کردم-- کیه که باور کنه وااااااااااااااااااای اعصاب معصابت میریزه بهم وبعدش میگی شکر خوردم این دروغه رو گفتم تازه اگه مورد نفرین طرف قرار نگیری با کاراش خودت خودتو نفرین میکنی دیگه اون روزا میشه  یکی از دراز ترین روزای زندگیت لعنت میفرستی به خودت واز هر دروغی توبه میکنی حتی مصلحتی 000000000000000چند هفته میگذره تا اونو قانع کنی--- قانع میشه- و با هم آشتی میکنید ---ولی ......دوباره یه اتفاقی می افته که باز مجبوری دروغ بگی و این داستان ادامه داره تا وقتی میمیری ---------بعد مردنت میگن طرف دروغگو بود میگن آدمه بووووووووووووووووووووووقی  بود میگن ....................ولی کار به جاهایی هم میرسه که خودشونم یادشون میره راجع به کی حرف میزنن و میشن دروغگو--- راستی این دروغ از کجا اومده کی اینو به آدمیزاد یاد داده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هر کی بوده باید بگم خیلی پستی آخه سرگرمی بهتر نبووووووووووود؟؟چرا هیچکس بلد نیست حقیقتو رکو پوست کنده بگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا حقیقت تلخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا دروغ گفتن لذت داره؟؟؟؟؟؟؟؟(جان من لذت داره مثلا گاهی اوغات با دروغ شخصیتت بالا میره-میشی مهم ترین فرد زندگی طرف –ای جان –منم دروغگو شدم)تا دروغام بیشتر نشده  بای-------------------------------------------------------------------------

خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

میخوام داد بزنم بگم خداجوووووووووووووووووووووووووووووووووووون بابت همه چیز ممنون ولی انگار یه بغضی تو گلوم مانع میشه

میخوام گریه کنم ولی چشمام بسته نمیشه تا اشکام بریزه واشکام تو چشمام یخ میزنه

خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

 

خدا جون دوستت دارم (باور کن)